iran review of books

مرور کتب فارسی

iran review of books

مرور کتب فارسی

اکثر مطالب این سایت از نوشته های کاربران فارسی زبان سایت goodreads.com برداشت شده است.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۹ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰



کتاب: ناطور دشت (ناتور دشت)

نویسنده: #جی_دی_سالینجر

مترجم: #محمد_نجفی

ناشر: #نیلا

صفحات: 296

قفسه: #رمان_خارجی #ادبیات_آمریکا


میانگین امتیاز (با نظر 2,114,116 کاربر): 3.79


ریویو از کاربر: Zahra Dashti

امتیاز کاربر: ★★★★★


 ✅ هولدن پسری است که هنوز روح پاک بچه گانه اش را دارد و در عین حال به طرز بی رحمانه ای درگیر جامعه بزرگسالی آمریکا می شود. دست و پا زدنش بین غرایز و حس ترس و شاید کراهتی که نسبت به امور جنسی دارد در سنین 16 سالگی که دوران بلوغ پسرهای نوجوان است در کتاب مشهود است. پسری که از طرفی تمایل به بزرگ شدن دارد و از طرفی چنان در دنیای ساده و پاک بچه گانه خود مانده که خواهر کوچک 7-6 ساله اش را مثل بت می پرسد و او را نمونه عقل و منطق می داند . از طرفی دلش می خواهد «مرد» شود و از طرفی به خاطر چیزهایی که دیده و حس کرده، پس می زند. هجمه انحرافات جنسی و آزار و اذیت های جامعه اطرافش، باعث نوعی کراهت و ترس و تنهایی اش شده. در حدی که حتی ابراز محبت پدرانه دبیر محبوبش هم او را می ترساند و کوچک ترین حرکتی او را شدیداً به وحشت می اندازد. این ترس و رنجش از یک طرف، و عشق عجیب او به دنیای پاک بچه ها، او را به سمت یک رویای غریب می برد، رویای ناتور دشت شدن را! تصوری که فکر می کنم نویسنده، برای نمایش بی پناهی بچه ها در این جامعه به تصویر کشیده است. و رویایش را با چنین عباراتی بیان می کند:


✂️ همه ش مجسم می کنم چن تا بچه ی کوچیک دارن تو یه دشت بزرگ بازی می کنن. هزارهزار بچۀ کوچیک؛ و هیشکی هم اون جا نیس، منظورم آدم بزرگه، غیر من. منم لبۀ یه پرتگاه خطرناک ایستاده م و باید هر کسی رو که می آد طرف پرتگاه بگیرم - یعنی یکی داره می دوئه و نمی دونه داره کجا می دوه منم یه دفه پیدام می شه و می گیرمش. تمام روز کارم همینه. ناتور دشتم. می دونم مضحکه ولی فقط دوس دارم همین کارو بکنم، با این که می دونم مضحکه.


✅ بخش قابل تامل دیگر این کتاب، نصیحت های دبیر هولدن در انتهای کتاب است که برایم جالب و خواندنی بود. چیزی که با گذر زمان و بالا رفتن سن، خودم به آن رسیده بودم. چیزی که به نظرم نوجوان ها باید در دوران تحصیل به آن توجه کنند: 


✂️ یه چیز دیگه ای که تحصیلات به آدم می ده، البته اگه آدم به اندازه ی کافی تحصیل کنه، اینه که اندازۀ ذهن آدم رو نشون می ده. نشون می ده تا چه حدی کارایی داره و تا چه حدی نه. بعد یه مدت آدم دستش می آد که ذهنش چه جور فکرایی رو می تونه در بر بگیره.این یه جورایی خیلی خوبه چون به آدم کمک می کنه فرصتای بزرگی رو برای افکاری که به آدم نمی آد و در حد آدم نیس، تلف نکنه. آدم یاد می گیره ذهنشو اندازه بگیره و لباس ذهنشون به اندازه بدوزه.


✅ از کتاب ناتور دشت با ادبیات خاص اش بسیار لذت بردم. خصوصا که دنیایی کاملا مردانه را مجسم کرده بود که برایم تازگی داشت. 




@GoodreadsFarsi 📚کانال تخصصی معرفی کتاب

  • مردم گریز
  • ۰
  • ۰


کتاب: ملت عشق

نویسنده: #الیف_شافاک

مترجم: #ارسلان_فصیحی

ناشر: #ققنوس

صفحات: 511

قفسه: #زبان_و_ادبیات #رمان_ترکیه #تصوف #عرفان #شمس_تبریزی

میانگین امتیاز (با نظر 73,502 کاربر) : 4.17

  


ریویو از کاربر:soɥǝıๅɐ&# x1f4da;

امتیاز کاربر: ☆☆☆★★



📗خوندمش ففط چون خیلی حرفش سر زبونا بود الان می فهمم معروف شدن اثر ممکنه اصلا به خاطر خوب بودنش نباشه

کلا متن بسیار ضعیف بود

یعنی به طوری که من بعد خوندن این کتاب باید تصویری که از شمس ساخته شده توی ذهنم پاک کنم تا بتونم دوستش داشته باشم

فقط تنها نقطه مثبت کتاب روش بیان مطلب از چند وجه بود.


➖➖➖


ریویو از کاربر: مهسا

امتیاز کاربر:☆☆☆☆★



📙 حتی اگه روایت دوم،بعبارتی روایت دیدار و آشنایی شمس و مولانا که پر از تحریف و شاخ و برگ دادن احمقانه بود رو در نظر نگیریم؛بازم کتاب افتضاحیه

روایت دیدار و آشنایی و سیر و سلوک مولانا و شمس رو براحتی ملعبه و مکمل یه داستان عاشقانه ی زرد قرار داده

دیدار و اتفاقاتی که عالمان و محققان ما ازش با تردید حرف میزنند رو جوری بیان کرده که انگار فکته





@GoodreadsFarsi 📚کانال تخصصی معرفی کتاب

  • مردم گریز
  • ۰
  • ۰



کتاب: شازده کوچولو

نویسنده: #آنتوان_دو_سنت_اگزوپری

مترجم: #محمد_قاضی

ناشر: #امیرکبیر

صفحات: 114

قفسه: #رمان_خارجی #ادبیات_فرانسه


میانگین امتیاز (با نظر 855,998 کاربر): 4.28


ریویو از کاربر: فرشاد

امتیاز کاربر: ★★★★★


 ✅ یاد آن روزها که بلندترین ساختمان شهر، سیلوی گندم بود بخیر... آن روزها، عصر که می شد می رفتم در حیاط خانه و جایی پشت بوتۀ گل رز پنهان می شدم، آن وقت به انتظار گربه های بخت برگشته می نشستم. سر و کلۀ یکی شان که پیدا می شد، با لنگه کفش کهنه به سویش نشانه می رفتم و سپس پرتابی بی نهایت جانانه. با تمام این اوصاف چابکی گربه از دقت نشانه گیری من افزون بود و تیر هرگز به هدف اصابت نمی کرد. جز یک بار که کفش کهنه به کمر گربه نگون بخت برخورد کرد و گربه فریادی از سر درد و غافلگیری برآورد. آن روز اولین باری بود که خود را یک فاتح یافتم.


✅ بزرگتر که شدم آزار گربه ها ارزشش را برآیم از دست داد. ظهر ها که در خانه تنها بودم چسب مایع را برمی داشتم و می رفتم سر وقت لانۀ مورچه ها، آن وقت یک دایرۀ بزرگ چسب مایع اطراف لانه مورچه ها می کشیدم و به تماشای محاصرۀ ارتش سیاهشان می نشستم، لحظاتی بعد چسب را با کبریت آتش می زدم و به نظارۀ خط آتشی که دایرۀ چسب مایع را می پیمود مشغول می شدم، آن وقت حشره کش را روی آتش اسپری می کردم، در یک آن کره اثیری آتش شکل می گرفت و ارتش مورچه ها به ناگاه به ذرات دودۀ سیاه تبدیل می شد و به بالا عروج می کرد. تا لحظاتی غرق در لذت بی انتهایی می شدم و برق غرور را در چشمانم احساس میکردم.


✅ آن روزها پدرم شب ها برایم حافظ و مولانا می خواند و گاهی داستان های کهن ایرانی، و من که به راستی انسانی آزاد بودم هر بار به بهانه ای محفل ادبی را ترک می کردم و از بند تعلق کتاب و فرهنگ آزاد بودم، جاه طلبی، ویژگی بارز من در آن دوره بود، در هر مسابقه ای که در مدرسه برگزار میشد فارغ از محتوای آن شرکت می کردم و برای اول شدن با تمامی توان تلاش می کردم، یادم هست یک روز که نوبت اهدای جوایز بود، مدیر نام مرا هیجده بار خواند و آن روز آنقدر جایزه گرفتم که مجبور شدم برای انتقال شان به خانه از کمک دوستان استفاده کنم، پدر م از دیدن این صحنه با حالتی متاسف به چشم هایم نگاه کرد و غم محوی در چهره اش آشکار شد، ضمن آن که این اتفاق مرا به فردی منفور در میان همکلاسی ها تبدیل کرد، هرچند فاتح بودن ارزش آن تنهایی سهمگین را داشت.


✅ نمی دانم کودکی ام، آنتوان دو سنت اگزوپری را ناامید کرده یا نه، یا سبک طبیعی زندگی ام ریشخند بزرگی ست به آنچه آنتوان سعی در طبیعی خواندنش دارد یا نه، یا شاید دلیل این همه خستگی، آن همه صرف انرژی در کودکی باشد، یا آه مورچه ها که به تعبیر حافظ از گردون هم بگذرد، اما اولین بار که مادرم شازده کوچولو را برآیم خواند خود را با آن شخصیت پروتوگانیست لوس و آبکی غریبه یافتم!



@GoodreadsFarsi 📚کانال تخصصی معرفی کتاب

  • مردم گریز
  • ۰
  • ۰

📝 دغدغه هاى یکـ فرمالیست


نام کتاب:ادبیات در مخاطره

نویسنده:#تزوتان_تودوروف

مترجم:#محمد_مهدى_شجاعى

نشر:#ماهى

صفحات:٩٠

قفسه:#زبان_و_ادبیات #فرمالیسم #نقد_ادبى

میانگین امتیاز(با نظر ٢٣٦ کاربر): ٣/٨٣


ریویو از کاربر:Elham 8


امتیاز کاربر:★★★★★


✅ اگر در مخاطره بودن ادبیات، برایتان ایجاد نگرانی می‌کند؛ یعنی، اگر دغدغۀ ادبیات دارید و به‌عبارت دیگر، اگر عاشق ادبیات هستید، حتماً این کتاب را بخوانید.


✅ این کتاب سراسر نگرانی‌های یک آدم است برای ادبیات، آدمی که به‌قول ما دود چراغ ادبیات را خورده است و نه این‌که برایش وقت گذاشته باشد، برایش زندگی گذاشته است؛ تزوتان تودوروف.


✅ تودوروف را شاید هنوز به عنوان یک فرمالیست روسی بشناسند، اما در این کتاب می‌بینیم که انگار نظرش عوض شده است و به‌قول پشت جلد کتاب «این کتاب نوعی عصیان تودوروف علیه آرای پیشینش است.» که همین جمله برای مشتاق شدن به خواندن این کتاب، می‌تواند کافی باشد.


✅ در دو گفتار اولیۀ کتاب، تودوروف دربارۀ نگرانی‌اش از آن‌چه که ادبیات نامیده می‌شود در مدارس و حتی دانشگاه‌ها می‌گوید. این‌که سال‌به‌سال تعداد کسانی که رشتۀ ادبیات را به‌عنوان رشتۀ دانشگاهی خود انتخاب می‌کنند، کمتر می‌شود و این یعنی آن‌چه که از ادبیات در دبیرستان می‌خوانند و می‌شناسند، آن‌چه که باید، نیست. 


✅ اصل حرف تودوروف در این خصوص خلاصه می‌شود در این‌که چرا تمام تلاش دبیرستان و اساتید در آموزش ادبیات منحصر شده است به آموزش «روش‌ها»ی فهم ادبیات، و هرگز به خودِ «ادبیات» و «معنا»ی آن نمی‌رسد؟ چرا فقط بیان و بدیع و اصول بلاغی، سبک‌شناسی و نظریات ادبی، و هرگز نوبت آنچه که این روش‌ها باید به آن منتهی شوند، نمی‌رسد!؟ و جواب این چرا را این‌طور می‌دهد که تصور غالب ادبیات در حال حاضر، تصوری‌ست نادرست و بر این مبنا که ادبیات پیوندی با جهان ندارد.


✅ و در گفتارهای بعد این تصور را نقد می‌کند و درواقع «دل می‌سوزاند» برای این تصور که ادبیات به چند نظریه و فرم و قالب و روش خلاصه شده و به هیچ کار دیگری نمی‌آید. 


✂️حضور بی‌چون و چرای برداشتی که هنر را از جهان جدا می‌پندارد در نهادها و رسانه‌های جمعی، و آموزش این نگرش به روش فرانسوی، تصویر بسیار نازلی از هنر و ادبیات ارائه می‌دهد

ص 63


او معتقد است:


جهان، فی‌نفسه به‌طرز وحشتناکی عاری از فرم است و نقش هنر از همین‌جا آغاز می‌شود. کار ادبیات، آفرینش به کمک مواد خام دنیای واقعی است؛ آفرینش دنیایی جدید که سحرآمیزتر و پایدارتر و حقیقی‌تر از دنیایی است که چشمان عوام می‌بیند. پس خلق جهانی حقیقی‌تر مستلزم آن است که هنر رابطه‌اش را با ادبیات قطع نکند. 

ص 58


ایدۀ او دربارۀ ادبیات قدری که به نظر می‌آید مجازی و غیرواقعی نیست. او در گفتار «ادبیات به چه کار می‌آید» انتظار حقیقی‌اش از ادبیات را بیان می‌کند و می‌گوید که


کارکرد ادبیات، همچون فلسفه و علوم انسانی، تفکر است و شناخت دنیای ذهنی و اجتماعی‌ای که در آن ساکنیم. واقعیتی که ادبیات در پی فهم آن است، به بیان ساده عبارتست از فهم تجربۀ بشری، هرچند چیزی پیچیده‌تر از آن وجود ندارد

ص 68


به‌طورقطع، انشاءالله، یک‌بار دیگر این کتاب را خواهم خواند. مرتبۀ اول مثل بهتی بود در مواجهه با یک نظریه‌پرداز و متنقدِ دل از دست داده در ادبیات! که روان حرف می‌زند و قلنبه‌سلنبه نه! از سنگ نیست و قلبش می‌تپد پای داستان‌ها و شعرهایی که خوانده است. حتی نتوانستم خطی بکشم زیر سطرهایی که بارها تکرار کردم خواندنشان را. بار دیگری که خواندمش، به این ریویو شاید چیزی افزودم. 


در آخر بند دیگری از کتاب را می‌آورم، که معلمان ادبیات، خوب می‌فهمندش:


شرط می‌بندم که روسو، استاندل و پروست همواره در ذهن خوانندگان باقی خواهند ماند. اما نام نظریه‌پردازان کنونی و آرا و مفاهیمشان فراموش خواهد شد. آموزش نظریه‌های ادبی و بی‌توجهی به خود این آثار شاهدی است بر تبختر نظریه‌پردازان. ما متخصصان، منتقدان ادبی و استادان، اغلب چیزی نیستیم جز کوتوله‌هایی سوار بر شانۀ غول‌ها. شک ندارم خواستۀ قلبی و پنهان بسیاری از مدرسان ادبیات، تمرکز دوبارۀ تدریس ادبیات بر متون است. آن‌ها معلم شده‌اند، چون دل در گروی ادبیات داشته‌اند. چون معنا و زیبایی آثار ادبی منقلبشان می‌کند. و کدام آدم عاقلی این شوق را درونش سرکوب می‌کند؟ نه، تقصیر این اسلوب خشک آموزش ادبیات، بر دوش معلمان نیست. 

ص 24


@GoodreadsFarsi 📚 کانال تخصصی معرفی کتاب

  • مردم گریز
  • ۰
  • ۰

📝 و قاف، حرفِ آخر عشق است ...


کتاب: قاف

بازنویس: #یاسین_حجازی

ناشر: #شهرستان_ادب

صفحات: 1162

قفسه: #مذهبی #تاریخ #تاریخ_اسلام #حضرت_محمد (ص)


میانگین امتیاز (با نظر 20 کاربر): 4.45

  

ریویو از کاربر: Sara

امتیاز کاربر: ★★★★★


 ✅ برخلاف ظاهر سختش خیلی روان بود. شمارۀ صفحات صد صفحه صد صفحه از دستم در می رفت آن قدر که محو قاف می شدم.

در آغاز کتاب ردپای پیامبر در شکافتن دریا و هشدار یعقوب و خاتم سلیمان، جدید بود.

وقایع پس از رحلت پیامبر، روایتی سینمایی داشت. سه صحنه ای که موازی روایت می شد. انگار نگاتیو های سه واقعه را با هم ترکیب کرده بودند... تشییع پیامبر توسط حضرت علی (ع) و چهار نفر دیگر، ادعای نبوت مسیلمه و سقیفه! از ماجرای سقیفه سریع گذشت ولی به نظرم به مقصودش رسیده بود. غدیرش غدیر نبود. حتی یک بار هم برگشتم و دوباره حجه الوداع را خواندم ولی غدیر نبود.


✅ از ابابیل تا کلیسای بصرا، تمام مدت صحنه های فیلم "محمد رسول الله" آقای مجیدی در ذهنم تداعی می شد با موسیقی متن عالی فیلم... و خوب البته از بعثت تا فتح مکه هم کم و بیش "محمد رسول الله" مصطفی عقاد با موسیقی متن اش :)

سی صفحۀ آخر معنی واژه های دشوار یا عربی کتاب است که جز دو یا سه بار لازم نشد به آن مراجعه کنم. واژه های نا آشنا را یا از ریشه می شد معنا کرد یا از مفهوم جمله و یا ندانستن معنی شان لطمه ی به مفهوم کلی نمی زد.


✅ بسیار بسیار مشتاقم برای خواندن باز خوانی های دیگر آقای حجازی به خصوص "روزگار قتل عثمان ابن عفوان تا پایان حرب جمل" که هنوز منتشر نشده.


✂️ جمله ی پایانی کتاب:

رسول گفت: 

اسلام پدید آمد و غریب بود. و بعد از این، به عاقبت، هم غریب شود.




@GoodreadsFarsi 📚 کانال تخصصی معرفی کتاب

  • مردم گریز
  • ۰
  • ۰

📝 عجیب تر از عجایب جورج اورول!


کتاب: سرزمین مامورهای مخفی

نویسنده: #آنا_فاندر

مترجم: #نرگس_حسن_لی

ناشر: #مهرگان_خرد

صفحات:  374

قفسه: #تاریخ #جنگ_جهانی_دوم #کمونیسم #برلین #دیوار_برلین 


میانگین امتیاز (با نظر 9257 کاربر): 4.16

  

ریویو از کاربر: Hamide meraj

امتیاز کاربر: ☆★★★★



📗یکی از عجیبترین کتاب های که خوندم این کتاب بود. موضوع کتاب فوق العاده خاص و برای من که عاشق تاریخ جهان به خصوص جنگ جهانی هستم عالی بود. اطلاعات نسبتا خوبی از جریانات رخ داده شده به صورت پراکنده در آلمان به خصوص آلمان شرقی میدهد. 

طبق گفته کتاب مستنداتی که توسط اشتازی در این چند دهه در آلمان تولید شده معادل تمام اسنادی هست که از قرون وسطی تا اون موقع در آلمان تولید شده. و طبق گفته خود سازمان اشتازی با کار روزانه 40 نفر دائمی 375 سال نیاز هست تا اسناد نابود شده و بریده شده در کنار هم قرار بگیرند و شناسایی شوند. 

خیلی وحشتناکه تصور این حالت که تو دائما تحت نظری و ریز ترین اتفاقات زندگیت داره ثبت و ضبط میشه.

هر قسمتی که میخوندم میگفتم این دیگه وحشتناک ترین و سختترینش بوده. اما داستان بعدی نظرمو عوض میکرد. داستان مادری که فرزندش در بیمارستان برلین غربی هست و دیوار بینشون سال ها فاصله میندازه. دختری که دوست پسر ایتالیی شو نمی تونه به راحتی ببینه و سرنوشتی که عوض میشه. مردی که برای نجات خانوادش مجبور به تغییر حزب میشه و پسرشو برخلاف آرمانهاش بزرگ میکنه. استفاده ازرادیو اکتیو و تشعشعاتش برای شناسایی افراد، شکنجه های قرون وسطایی توی زندان های برلین شرقی، کندن تونل زیر زمینی برای فرار از شرق و رفتن به غرب، یک شبه ایجاد شدن دیوار هرکدوم از اینها بعد از خوندنش یه بهت و ناراحتی عمیقی در دل آدم به جا میذاره که بشر چقدر میتونه وحشتناک باشه. 

جالب اینجاست که من قبلا با خوندن 1984اورول میگفتم چقدر کتاب عجیبیه مگه میشه ؟؟!! اما نه تنها تصورات اورول اتفاق افتاده چیزهای خیلی خیلی وحشتناک تری هم در جهان رخ داده. 

جالبه انقلاب مردم برای فروپاشی دیوار برلین تنها انقلاب موفق در آلمان هست.


➖➖➖


ریویو از کاربر: Paria

امتیاز کاربر: ★★★★★



📙 این کتاب به طور مستند وقایعی رو شرح میده که در زمان حکومت دولت جمهوری دموکراتیک آلمان در برلین شرقی رخ میداده، زمانی که دیوار بزرگی آلمان رو به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میکرده. اشتازی نام سازمانیه که در اون زمان وظیفه ی امنیت کشور رو برعهده داشته و ریزترین جرئیات زندگی مردم رو شنود میکرده و حریم خصوصی اون ها رو به طور کامل نادیده میگرفته، افراد رو به دلایل مختلف زندانی و محدود میکرده و از خروج مردم از کشور جلوگیری میکرده و .... کتاب توسط خبرنگاری روایت میشه که سال ها بعد از نابودی دیوار برلین به اونجا میره و از مردم ساکن برلین شرقی قدیم و همچنین ماموران سابق اشتازی شرح وقایع رو سوال میکنه. 


بنظرم آلمان تاریخ خیلی ویژه و به خصوصی داره. انواع حکومت های ایدئولوژیک رو به خودش دیده. از حکومت کمونیسم و هیتلر گرفته تا حکومت اشتازی. این کتاب فوق العادست. زیبا، غمگین و به شدت تکان دهنده. به جرئت میگم جز بهترین کتاباییه که تا به امروز خوندم.




@GoodreadsFarsi 📚کانال تخصصی معرفی کتاب

  • مردم گریز
  • ۰
  • ۰

📝 بهترین‌های شعرهای عاشورایی را بخوانیم...


کتاب: من می‌گویم شما بگریید.

به کوشش: #علیرضا_قزوه

ناشر: #سوره_مهر

صفحات: ۲۶۳

قفسه: #ادبیات #شعر #شعر_عاشورایی #شعر_آیینی #مدح_و_مرثیه


میانگین امتیاز (با نظر ۲۲ کاربر):

  ۳.۲۳

ریویو از کاربر: Hameed شاهکلائی

امتیاز کاربر: ☆★★★★


✅ شعر، شاید بیش از هر رسانه دیگری دین خود را به عاشورا ادا کرده باشد. تعزیه، منبر و رسانه‌های دیگر، همه‌شان وامدار شعرند. شعر عاشورایی، بخش مهمی از ادبیات ملی ماست. قرن‌هاست که ما ایرانی‌ها به عشق اهل بیت و به ویژه امام حسین شعر می‌گوییم و شعر می‌خوانیم.


✅ علیرضا قزوه شاعر برجسته‌ای است. وی در این کتاب به گزینش تعدادی از بهترین‌های شعرهای عاشورایی دست زده. البته ذوق و سلیقه‌ها همیشه متفاوت است ولی اشعاری متناسب با ذوق شما هم پیدا خواهد شد.


✅ این اشعار علاوه بر اینکه به ترتیب زمانی و پشت سر آمده‌اند از ترتیب موضوعی ذیل هم برخوردارند:


اشعار درباره امام حسین علیه السلام، سه شهید برجسته هاشمی (علی اصغر و علی اکبر و حضرت عباس)، یاران شهید حسین بن علی، یک شب و یک روز تاریخی عاشورا، و وقایع بعد از عاشورا.




@GoodreadsFarsi 📚کانال تخصصی معرفی کتاب

  • مردم گریز
  • ۰
  • ۰

🚩 #پرونده_ادبیات_عاشورایی 


📝 یک روضه ى مستند


کتاب: حماسه حسینی

نویسنده: #مرتضی_مطهری 

 ناشر: #صدرا

صفحات: ۳۹۹

قفسه: #مذهبی #تاریخی

میانگین امتیاز (با نظر 559 کاربر): 3.91

  


ریویو از کاربر: حسن صنوبری

امتیاز کاربر: ★★★★★


📗 اگر خطابه بودن بسیاری از متون و زمانمند بودنشان را مد نظر بگیریم

و اینکه اگر استاد خود در قید حیات بودند، حتما هنگام کتابت و نشر در بعضی امور تجدید نظر میکردند و شاید در بعضی امور به نتایج دیگری میرسیدند

کتاب فوق العاده ای ست

و نسبت به زمان و زمانه نگارشش، شگفت انگیز است.


➖➖➖


ریویو از کاربر: ستایش دشتی

امتیاز کاربر: ★★★★★


📙 خیلی خوب بود. علی‌الخصوص فصل آخرش. من بیشتر با دید آشنایی اجمالی و تاریخی با واقعهٔ کربلا می‌خواستم بخونمش ولی هرچند یه دید تاریخی منظم به شکل جامع و مانع نداد ولی دید بسیار خوبی به عاشورا و اباعبدالله(ع) و بالتبع اسلام و شیعه بهم داد. استاد واقعا یه متفکر و روشن‌فکر دینی بوده‌ن. هرچند جاهایی پاسخگوی شبهات عصر حاضر نیست ولی دیدی ک ه لازمه رو می‌ده، دیدی که می‌شه باهاش عصر حاضر رو هم تحلیل کرد.

اشتباه کردم یادداشت‌برداری نکردم.

همچنین سخنرانیای استاد به واقع بسیار مستندن و همین خیلی خیلی خوبه.

چار و نیم شاید بخاطر بعضی سوال‌های بی‌جوابم، ولی به طور کل برای شروع بسیار خوب بود.



@GoodreadsFarsi 📚کانال تخصصی معرفی کتاب

  • مردم گریز
  • ۰
  • ۰

🚩 #پرونده_ادبیات_عاشورایی 


📝 این کشته ى فتاده به هامون حسین توست ...


کتاب: نامیرا

نویسنده: #صادق_کرمیار

ناشر: #نیستان

صفحات: 336

قفسه: #مذهبی #دینی #امام_حسین (ع) #ادبیات_فارسی


میانگین امتیاز (با نظر 278 کاربر): 4.38

  

ریویو از کاربر: مجید اسطیری

امتیاز کاربر: ★★★★★


✅ قیام حضرت اباعبدالله (ع) قابلیت های فراوانی برای تبدیل شدن به داستان دارد. اگرچه بخش اصلی این قیام که شیعیان بسیار با آن آشنا هستند، یعنی روز عاشورا، همیشه مورد توجه ویژه بوده است، اما وقایع پیش از حادثه کربلا دارای ظرفیت های فراوانی برای خلق رمان هستند.

یکی از رمان هایی که بسیار خوب توانسته است از وقایع زمینه ساز واقعه عاشورا برای ایجاد کشش داستانی استفاده کند رمان "نامیرا" است.


✅ نامیرا روایت چگونگی تغییر و تحول اوضاع کوفه در فاصلۀ دعوت از حضرت امام حسین (ع) تا رسیدن کاروان آن حضرت به نزدیکی کوفه است. اگر بخواهیم همۀ اوضاع پرآشوب و غبارآلود کوفه را در این بازهء زمانی در یک کلمه خلاصه کنیم هیچ کلمه ای بهتر از "فتنه" نیست. در این صحنه همۀ عناصر ایجاد یک فتنه حضور دارند: رعب و وحشتی که ابن زیاد با کشتن هانی و حضرت مسلم (ع) در کوفه ایجاد کرده، ناتوانی عده ای در تشخیص حق از باطل، بی وفایی کسانی که قول همراهی به ولی و فرستادهء ولی خود داده بودند و خلاصه صحنهء کاملی از "فتنه" که زر و زور و تزویر در آن همدستی میکنند تا امام زمان به قربان گاه برود و غمبارترین واقعه تاریخ اسلام رقم بخورد.


✅ صادق کرمیار نویسنده رمان نامیرا ما را با زندگی جوانی به نام عبدالله بن عمیر همراه میکند. عبدالله که مدتها در فارس برای گسترش قلمرو اسلام شمشیر زده اکنون به نزد قبیله اش بازگشته و درگیر آشفته بازار کوفه میشود. ناتوانی عبدالله در شناخت حق از باطل یکی دیگر از عناصر تصویر کننده فتنه است. او که مسلمان مومنی است نمیتواند از پس تحلیل شرایط پیچیده شهر کوفه برآید و تصمیم میگیرد برای آن که شاهد جنگ میان مسلمانان نباشد از عرصه فتنه پای درکشد و کوفه را ترک کند. اما تقدیر او با تمهید نویسنده رمان در آخرین لحظات به زیبایی تغییر میکند و او در حاشیه کوفه با قیس بن مسهر صیداوی فرستادهء امام حسین (ع) برخورد میکند. سخنان قیس جان تشنهء عبدالله را سیراب و او را از خواب غفلت بیدار میکند. نهایتا عبدالله موفق میشود به اردوگاه امام بپیوندد و جبهه حق را همراهی کند.


✅ رمان نامیرا اگرچه روایتی نسبتا سرراست و ساده از همهء صحنه های معروف تحولات کوفه در ایام پیش از واقعه عاشورا دارد اما با این حال تازگی و جذابیت یک رمان دینی را کاملا به مخاطب خود منتقل میکند. رمانی که با بخش های کوتاه خود، سرعت تحولات سیاسی اعتقادی یک شهر درگیر فتنه را به خوبی نشان میدهد. رمانی بسیار خوب برای مرور کردن عبرت های عاشورا که خواندنش در ایام عزاداری ماه محرم قطعا مایه افزایش بصیرت و معرفت دینی و تاریخی است.




@GoodreadsFarsi 📚کانال تخصصی معرفی کتاب

  • مردم گریز